به گزارش گروه اخیار ایران در رسانه های خارجی، این روزنامه اردوزبان در این سرمقاله كه عنوان آن 'اختلاف نظر جهانی درباره ایران' بود، با ذكر اینكه 'بیشتر كشورهای دنیا هسته ای شده اند و بسیاری دیگر در آرزوی هسته ای شدن هستند' افزود: اگر برنامه های هسته ای این كشورها خطری برای صلح جهانی نیست، چرا دنیا تا این حد از برنامه هسته ای ایران ترسانده می شود.
راشتریا ساهارا در سرمقاله خود نوشت: افكار جهانی در گذشته نیز چندین بار پیرامون سیاست های مشترك آمریكا و غرب دچار اختلاف نظر بوده است. در موضوعاتی چون راه حل مساله فلسطین و حمله نظامی به عراق و افغانستان نیز در دیدگاه آمریكا و غرب و مردم جهان اختلاف نظر شدیدی وجود داشت.
مردم جهان به پذیرش گزارشی حاضر نبودند كه 'جرج بوش' در باره وجود تسلیحات كشتار جمعی در عراق ارائه كرده بود. افكار جهانی هیچگاه حاضر به پذیرفتن موضع آمریكا در قبال مساله فلسطین نبوده است.
با این حال اوضاع آن زمان از وضع امروز بسیار متفاوت بود. آن زمان در اثر حمله به برجهای دو قلوی آمریكا در 11 سپتامبر، موجی از همدردی در سراسر جهان با آمریكا و مردم این كشور به وجود آمده بود و به همین دلیل، عملیات آمریكا چندان مورد انتقاد قرار نگرفت.
دلیل دیگر این بود كه گرچه افكار جهانی مخالف حمله آمریكا به عراق بود، ولی بخاطر حمله غیر قابل توجیه عراق به كویت و جنگ بی فایده هشت ساله این كشور علیه ایران، همدردی با صدام حسین بسیار كاهش یافته بود.
از سوی دیگر، طالبان نیز بخاطر اقدامات مختلف خود علیه زنان، از جمله محروم كردن آنها از حق كار و آموزش، افكار جهانی را ناراحت كرده بود.
مردم جهان تجاوز آمریكا را دوست نداشتند، ولی به همان اندازه نیز از دولت های استبدادی صدام حسین و طالبان تنفر داشتند. به علاوه، اقتصاد ثروتمند آمریكا نیز زبان بسیاری از كشورها را بسته بود.
این كشورها به كمك آمریكا نیاز داشتند و از این شعار بوش كه 'امروز هر كس با ما نیست، در مقابل ماست'، ترسیده بودند.
كشورهایی مانند روسیه و چین نیز نتوانستند اعتراض موثری علیه حملات آمریكا به عراق و افغانستان انجام دهند.
اما امروز زمان تغییر كرده است. شكست های نظامی آمریكا در عراق و افغانستان، ترس از قدرت نظامی این كشور را كاسته است.
آمریكا قبلاً در كره و ویتنام نیز شكست خورده بود، ولی پیشرفت اقتصادی، این شكست ها را تحت الشعاع قرار داده بود، ولی با آغاز قرن بیست و یكم، دوران بحران اقتصادی در آمریكا آغاز شد كه خاطرات بحران 1930 را زنده كرد.
این بحران نیز اعتبار آمریكا را در سراسر جهان تا حد زیادی تحت تاثیر قرار داد.
به همین دلیل است كه دشمنی آمریكا با ایران نه تنها بسیاری از كشورها را ناراحت كرده، بلكه به نظر می رسد كه برخی كشورها آماده شورش علیه آمریكا هستند.
اكنون برخی كشورها نه تنها اعتراض می كنند، بلكه ناراحتی خود را آشكارا نشان می دهند. برخی كشورها صریحاً اعلام می كنند كه تحریم های آمریكا و اتحادیه اروپا علیه ایران خلاف اخلاق و نشان دهنده سیاست مشخصی است. مخالفت چین و روسیه را نمی توان فقط ناشی از اختلافات ایدئولوژیكی با آمریكا دانست، چرا كه اگر مخالفت چین و روسیه با آمریكا ناشی از اختلافات ایدئولوژیكی باشد، نمی توان حمایت آنها از جمهوری اسلامی ایران را ناشی از شباهت ایدئولوژیكی دانست.
لذا روسیه و چین اصولاً مخالف تحریم های اعمال شده علیه ایران هستند.
به علاوه، حمایت كشورهای آمریكای جنوبی از موضع ایران نیز هست.
هم اكنون آن دسته از كشورهایی كه تا كنون بخاطر بسیاری از مصلحت ها، سكوت اختیار كرده بودند نیز از ایران حمایت می كنند.
هند را می توان یكی از این كشورها دانست. هند گرچه در اثر فشار آمریكا، واردات نفت از ایران را كاهش داده، ولی روشن كرده است كه بشدت مخالف هر گونه عملیات نظامی علیه ایران است.
برخی متحدان قدیم و وفادار آمریكا نیز مخالف تحریم های این كشور علیه ایران هستند.
آمریكا، ژاپن را از تحریم ها معاف كرده است. علت این اقدام آن است كه چنانچه آمریكا ژاپن را معاف نمی كرد، توكیو علیه موضع آمریكا شورش می كرد. ژاپن 100 در صد نفت مورد نیاز خود را وارد می كند.
ایرانم ** 1337**1479